دانشگاه نوشت «واقعا چرا فیزیک 2 خواندیم»
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی که با خودم در مورد درسها فکر میکنم به این نتیجه میرسم که در دوران لیسانس به اندازهی ارشد به درسها علاقه نداشتم. بعضیها را که اصلا پر فایده نمیدانستم و اصلا کلاسها را هم درست و حسابی نمیرفتم و بعضیها را هم که علاقه داشتم برایشان جوری ارزش قائل نمیشدم که به اندازهی نمرهی بالا برایشان تلاش کنم. بیشتر دوست داشتم مباحث را بفهمم و خیلی زیر بار نوشتن تمرین نمیرفتم. برای همین هم گاهی اوقات نمرهی امتحانم از نمرهی تمرینها خیلی بالاتر میشد و نمرات زیادی را بابت تمرینها از دست دادم.
حالا چرا واقعا بعضی از درسها به نظر پرفایده نمی آمدند و اصلا چرا ما فیزیک 2 میخواندیم.
جواب دو طرف دارد. یکی خودم و دیگری درسها.
شاید اگر الان دانشجوی لیسانس هستید با خودتان فکر میکنید که بعضی از درسها فایدهای ندارند. در جواب باید بگویم که شاید پنجاه درصد این حرف درست است و بعضی از مطالبی که ما میخوانیم واقعا فایدهای ندارند و یا اگر دارند حتما درسهای پرفایدهتری هستند که میتوانند جای این درسها را بگیرند. ولی همهی این مشکل سمت سر فصل دروس و دانشگاه نیست. مقداری هم به خودمان برمیگردد که مقداری عجول هستیم. به نظر میآید این عجله در دانشجویان کامپیوتر بیشتر است زیرا در همان ترم اول قصد دارند مطالبی یاد بگیرند که بتوانند سریعا یک استارتآپ شروع کنند. برای همین درسهای پایهای را زیاد مهم نمیدانند و درسهای برنامهنویسی محور را مهم میدانند. این اشتباه باعث میشود که دانشگاه را با یک موسسه فنی حرفهای اشتباه بگیرند. اصلا یادشان میرود که دانشگاه یک محیط علمی است و یک نه یک محیط صرفا فنی.
شاید اگر به بعضی از همین دانشجویان اجازه دهند که سرفصل دروس را بچینند آنگاه چارت درسی مانند بنر تبلیغاتی یکی از همین موسسات فنی حرفهای میشد و آنگاه این سوال پیش میآمد که چرا شرکتها اینقدر تأکید دارند که از دانشگاههای خوب کارمند استخدام کنند. مشکلی که من در ترم اول داشتم این بود که یک دید جامع و کلی نسبت به رشتهام نداشتم. و اصلا یکی از نتایج حضور در دانشگاه کسب همین دید جامع و کلی است. مهندس کامپیوتری که فقط زبانهای سطح بالا بلد است و به پوستهی مسائل فنی آشناست با تکنسین تجربی هیچ فرقی ندارد. البته باید گفت که تکنسینها هم آدمهای مهمی هستند و بعضی وقتها یک شرکت را نجات میدهند ولی باید بدانیم که دانشگاه صرفا جای آموزش مسائل فنی نیست.
در آخر هم تأکید دارم که هنوز کفهی مسائل فنی در دانشگاه سبک است و باید بیشتر شود. شاید یکی از دلایلی که این اتفاق نمیفتد این است که اساتید دانشگاه بیشتر دید علمی و لبه دانش دارند و خیلی به این مسئله دقت نمیکنند که بسیاری از بچهها نباید ارشد بخوانند و باید بعد از لیسانس درگیر بازار کار شوند. (باز دانشگاه تا دانشگاه هم فرق میکند.)
خب با همهی این حرفها باز هم نفهمیدم که چرا فیزیک 2 خواندیم. هنوز هم که هنوزه با این که ترم چهار ارشد هستم و بسیاری فیلدها را دیدم ندیدم که جایی فیزیک 2 به درد بچههای کامپیوتر بخورد و اصلا شاید یک کمپین تشکیل دادیم بر علیه فیزیک 2. :)
- ۹۸/۰۳/۱۰
- ۱۰۶ نمایش